Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (5944 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
parried
U
حرکت دفاعی در جنگ باسرنیزه
parries
U
حرکت دفاعی در جنگ باسرنیزه
parry
U
حرکت دفاعی در جنگ باسرنیزه
parrying
U
حرکت دفاعی در جنگ باسرنیزه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
strong point
U
پایگاه دفاعی سنگر مستحکم دفاعی
differential ailerons
U
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
defensive
U
دفاعی
apologetic
U
دفاعی
vindicative
U
دفاعی
backfield
U
خط دفاعی
defensive line
U
خط دفاعی
odd front
U
خط دفاعی 4 نفره
defensive league
U
اتحاد دفاعی
defensive war
U
جنگ دفاعی
coverings
U
بازی دفاعی
covers
U
بازی دفاعی
zones
U
منطقه دفاعی
zone
U
منطقه دفاعی
five man line
U
خط دفاعی 5 نفره
defensively
U
حالت دفاعی
stack the defence
U
ارایش دفاعی
defence mechanism
U
مکانیزم دفاعی
defence mechanisms
U
مکانیزم دفاعی
cover
U
بازی دفاعی
blue line
U
خط دفاعی هاکی
preventive war
U
نبرد دفاعی
defense base
U
پایگاه دفاعی
agger
U
پشته ی دفاعی
defense information
U
اطلاعات دفاعی
mixers
U
نوعی خط دفاعی
mixer
U
نوعی خط دفاعی
defense mechanism
U
مکانیسم دفاعی
defensive fire
U
اتش دفاعی
rejoinders
U
پاسخ دفاعی
defense position
U
موضع دفاعی
defensive league
U
اتحادیه دفاعی
rejoinder
U
پاسخ دفاعی
backcourt
U
نیمه دفاعی
palest
U
حصار دفاعی دفاع
bump and run
U
نوعی مانور دفاعی
rejoined
U
پاسخ دفاعی دادن
Cashel
U
[استحکامات دفاعی ایرلندی]
paler
U
حصار دفاعی دفاع
rejoins
U
پاسخ دفاعی دادن
rejoin
U
پاسخ دفاعی دادن
sandbags
U
ایجاداستحکامات دفاعی کردن
rejoining
U
پاسخ دفاعی دادن
sandbagging
U
ایجاداستحکامات دفاعی کردن
sandbagged
U
ایجاداستحکامات دفاعی کردن
sandbag
U
ایجاداستحکامات دفاعی کردن
defensive wrestler
U
کشتی گیر دفاعی
pale
U
حصار دفاعی دفاع
defensiveness
U
حالت دفاعی داشتن
apologist
U
نویسندهء رسالهء دفاعی
guard
U
حالت دفاعی شمشیرباز
defensive player
U
شطرنج باز دفاعی
presses
U
تاکتیک دفاعی فشرده
press
U
تاکتیک دفاعی فشرده
ante-mural
[e]
U
جان پناه دفاعی
decompensation
U
فروپاشی مکانیسمهای دفاعی
defense articles
U
اماد و تجهیزات دفاعی
switch position
U
موضع رابط دفاعی
switch position
U
موضع دفاعی بینابین
rejoinders
U
پاسخ دفاعی دادن
rejoinder
U
پاسخ دفاعی دادن
guarding
U
حالت دفاعی شمشیرباز
guards
U
حالت دفاعی شمشیرباز
cross block
U
سد کردن خط دفاعی از کنار
apologists
U
نویسندهء رسالهء دفاعی
cover-ups
U
در لاک دفاعی فرورفتن
cover-up
U
در لاک دفاعی فرورفتن
cover up
U
در لاک دفاعی فرورفتن
bump and go
U
نوعی مانور دفاعی
bangoe gei
U
تکنیک دفاعی تکواندو
back judge
U
داور در محوطه دفاعی
protective cover
U
جان پناه دفاعی
first defense gun
U
جلوترین تیربار دفاعی
defensive
U
منطقه دفاعی شامل دروازه
corrals
U
دفاعی که از واگون وعرابه میسازند
broken field
U
محوطه دفاعی فراسوی خط تجمع
corralling
U
دفاعی که از واگون وعرابه میسازند
prevent defence
U
جبهه دفاعی با استفاده از نفراضافی
corralled
U
دفاعی که از واگون وعرابه میسازند
corral
U
دفاعی که از واگون وعرابه میسازند
special pleader
U
متخصص تهیه لوایح دفاعی
integrated defense
U
پدافند ازمناطق توام دفاعی
waving
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
chevaux de fries
U
[ترتیب دفاعی مانع های تیز]
seam
U
نقطه باز بین دو منطقه دفاعی
seams
U
نقطه باز بین دو منطقه دفاعی
feints
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouse
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order
U
ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
formation
U
برنامه سازمان دفاعی یاتهاجمی در اغاز هر مسابقه
audible
U
تعویض مانور حمله یا دفاعی در مقابل حریف
redoubt
U
موضع محصور دفاعی کوچک حفاظ استحکامات
take guard
U
وضع دفاعی توپزن جلو میلههای کریکت
defenceman
U
مدافع منطقه دفاعی غیر ازدروازه بان
trackball
U
وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
tapes
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
stroking
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
taped
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
move off the ball
U
حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
fish tailing
U
حرکت نوسانی یا تاب
[تریلر در حال حرکت]
cruising
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruises
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroke
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruise
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
strokes
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
tape
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
peace dividend
U
ازبین رفتن بودجه دفاعی دراواخر سال ۱۹۸۰
special pleading
U
علم تهیه لوایح دفاعی و طرح ریزی دفاع در محکمه
break out
U
نوعی حمله برای خارج کردن گوی از منطقه دفاعی
declares
U
پذیرفتن شکست قبل از پایان مسابقه کشتی گیر دفاعی
declaring
U
پذیرفتن شکست قبل از پایان مسابقه کشتی گیر دفاعی
declare
U
پذیرفتن شکست قبل از پایان مسابقه کشتی گیر دفاعی
counter clockwise
U
حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transfers
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
compound motion
U
حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
transferring
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfer
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
plene administrative preter
U
دفاعی مبنی بر این که مقداری از مال متوفی هنوز باقی است
defense emergency
U
مواد مورد لزوم وحیاتی پدافندی وضعیت اضطراری دفاعی یا نظامی
plea in abatement
U
دفاعی که باعث معلق ماندن یابه تعویق افتادن دعوی خواهان شود
safety
U
بازی بیلیارد دفاعی که گویها را در جای نامناسبی برای حریف باقی می گذاردضامن تفنگ
aberration
جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
drag
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouse
U
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouses
U
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative
U
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum
U
سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression
U
میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
skull
U
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
moving havens
U
مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
skulls
U
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
travelling overwatch
U
راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
central treaty organization
U
سازمان پیمان مرکزی سازمان دفاعی متشکل ازایران
nodes
U
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
node
U
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
bounding overwatch
U
حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
quadrature encoding
U
سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
brucsels treaty organization
U
سازمان پیمان بروکسل پیمان دفاعی منعقده بین بلژیک و بریتانیا و فرانسه وهلند و لوکزامبورگ در 8491
stabile
U
بدون حرکت بی حرکت
aerodynamics
U
مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
rate of march
U
سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
moment of momentum
U
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
angular momentum
U
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
roll back
U
به عقب راندن تدریجی مواضع دفاعی دشمن در هم نوردیدن تدریجی دفاع دشمن
convoy schedule
U
برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
raster
U
سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
hamilton's equations of motion
U
معادلات هامیلتونی حرکت معادلات حرکت هامیلتونی معادلات بندادی حرکت
central treaty organization
U
پاکستان وترکیه که ایالات متحده امریکانیز در ان نظارت دارد و درمانورهایش شرکت میکند .این سازمان به سال 9591تاسیس یافته و دو سازمان دفاعی دیگر غرب یعنی Natoو Seato را به هم متصل میکند
k day
U
روز حرکت کاروان دریایی روز شروع حرکت کاروان
move on
U
ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
convoy route
U
مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
power traverse
U
مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
defense readiness condition
U
وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
scrolling
U
حرکت
stirabout
U
حرکت
stillest
U
بی حرکت
stock still
U
بی حرکت
progressed
U
حرکت
progresses
U
حرکت
animation
U
حرکت
animations
U
حرکت
stills
U
بی حرکت
locomotion
U
حرکت
progress
U
حرکت
behavior
U
حرکت
behaviuor
U
حرکت
movement
U
حرکت
behaviour
U
حرکت
demeanor
U
حرکت
demeanour
U
حرکت
shifts
U
حرکت
frozen
U
بی حرکت
shift
U
حرکت
shifted
U
حرکت
motionless
U
بی حرکت
travels
U
حرکت
moveless
U
بی حرکت
progressing
U
حرکت
stationary
U
بی حرکت
statist
U
بی حرکت
departures
U
حرکت
agog
U
در حرکت
running
U
در حرکت
departure
U
حرکت
travel
U
حرکت
traveled
U
حرکت
vapid
U
بی حرکت
stock-still
U
بی حرکت
motions
U
حرکت
Recent search history
Forum search
1
wave motion occurs in the elastic half-space and also radiation damping takes place
1
moves up the range
1
Immune system remembers pathogen on subsequent exposure
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com